دنیای این روزای من

صدای من از دنیای درون

دنیای این روزای من

صدای من از دنیای درون

دنیا همیشه پر از غیرمنتظره هاست...

سلام بر همه عزیزان

روزهای پایان تابستون هم با دل مشغولی های خودش برای سوزه مامی سپری شد... هر چند سوزه مامی خیلی دل به نتیجه کنکور دکتراش نبسته بود ولی جو شبکه های اجتماعی در فکر کردن به این موضوع بی تاثیر نبود...

قبولی مامی در کنکور دکترا یعنی من حداقل تا 4 سال دیگه باید این بالا بمونم... 

قرار بود که 31 شهریور جواب آزمون دکترای وزارت بهداشت اعلام بشه اما به دلیل تغییر الگو این اطلاع رسانی انجام نشد... بازار شایعات به شدت داغ بود... توهمات هم بیداد میکرد تا روز دوشنبه 12 مهر که مامی مثل همیشه توی مرکز در حال انجام کارهاش بود ساعت 12 ظهر اطلاعیه ای مبنی بر اعلام نتایج آزمون دکترای تخصصی در سایت وزارت بهداشت منتشر شد...

باز هم تمامی شرکت کننده ها به تکاپو افتادن... دیگه این جو سنگین مامی رو هم تحت تاثیر قرار داده بود اما خبری از نتایج نبود... جالبه که بابا هم از اونور بدون اینکه مامی بدونه اخبار رو رصد میکرده... به هر حال مثل همیشه حدود ساعت 4:30 بعدازظهر مثل همیشه دنبال مامی میره و توی راه در این مورد صحبت میکنن...در کرمانشاه هم ساعت 1 بعد ازظهر همکارهای مامانی در این مورد به مامانی خبر میدن که نتایج اومده و وقتی که مامی به مامانی خبر نمیده مامانی فکر میکنه که حتما مامی پذیرفته نشده که اطلاع نداده... خلاصه این اطلاعیه وزارت بهداشت خیلی ها رو درگیر کرده بود... 

حدود ساعت 5:25 بعد از ظهر که مامی و بابا دیگه خونه بودن و عصرونه هم صرف شده بود... یهو بابا با موبایلش به مامی گفت که نتایج اومد... کد رهگیری آزمون مامی رو گرفت و اولین چیزی که دید قبول بود بعد یادش افتاد دانشگاه رو هم ببینه... بله سوزه مامی در آزمون ورودی دکترای تخصصی وزارت بهداشت برای مهر 95 در دانشگاه شهید بهشتی پذیرفته شد... اول به منزل مامانا تلفن زدن بعدش هم به مامانی خبر دادن... مامانی خیلی خوشحال بود و باورش براش سخت بود... البته به طرز عجیبی خود مامانی همون لحظه تماس گرفت چون دیگه دلش طاقت نیاورده بود که هیچی نپرسه چون فکر میکرد که ساعت 12 همراه با اطلاعیه نتایج هم منتشر شده...

به هر حال خانواده من وارد دنیای جدیدی از زندگی مشترکشون شدند و این یعنی من حالاحالاها باید اینجا بمونم...