دنیای این روزای من

صدای من از دنیای درون

دنیای این روزای من

صدای من از دنیای درون

سر قولتون نموندید...

قول داده بودید تا هفته ۳۷ سوزه مامی رو همراهی کنید اما ساعت ۵و پنجاه دقیقه صبح بود که یه شوک بزرگ به مامی دادید... نمیدونم اون لحظه رو چطور تصویر کنم ولی همینو میدونم که برای چند لحظه احساس کردم قلبم نمیزنه و فکر اینکه ممکنه نداشته باشمتون نفسم رو توی سینه م حبس کرده بود..‌. با همراهی بابا و نگاه عاشقانه ش به اتفاقی که برای کیسه آب یکیتون افتاده بود راهی بیمارستان صارم شدیم... توی مسیر بابا فقط به خوبیهای این اتفاق فکر میکرد اول هفته و ساعت ۶ صبح، خیابونهای خلوت تهران و ورود دو فرشته آسمونی به زندگی پر مهر ما و من نگران ضربان قلب شما و اشتباهات انسانی در بیمارستان... ساعت ۶ و چهل دقیقه پذیرش شدم و برای شنیدن صدای قلب شما به مانیتور وصل شدم... از اون به بعد من بودم و شما... دستام درد گرفته بود چون دائم سعی میکردم پروپ رو قلب شما نگهدارم... دکتر نیکنفس هم قرار بود حدود ساعت ۱۰ بیان برای ختم بارداری...بابا به مامانی و مامانا و عمو امیر خبر داده بود... مامی پر از بغض بود و احساس شکست میکرد که نتونسته بود شما رو تا هفته ۳۷ نگهداره... آمپول آمپی سیلینی که برای مامی تزریق کردن حال مامی رو بهم زد و دیگه درد هم شروع شده بود... ساعت ۱۰ و ۴۳ و ۱۰ و ۴۵ بالاخره به دنیا اومدید... و مامی فقط داشت به ضربان قلب شما فکر میکرد...مامانی با آژانس توی راه بود و مامانا و عموامیر و بابا حاجی هم از اول صبح در بیمارستان مستقر شده بودند... حدود ساعت ۱ بعد از ظهر مامی به بخش منتقل شد اما بدون شما... چون باید ازتون مراقبت ویژه به عمل میومد...حدود ساعت 3 بعد از ظهر مامانی هم رسید... سوزه مامی تا غروب نباید چیزی میخورد اما همه اعضای خانواده ناهار خوراک راگو خوردند... حدودای عصر بود که بابا دلش طاقت نیاورد و بی سروصدا اومد ان آی سی یو که شما رو ببینه... ظاهرا راضی بود و خوشحال و خبر داد که حال هر دوتون خوبه... سوره مامی هنوز نمیتونست قدم برداره که بتونه بیاد شما رو ببینه... حوالی عصر هم دایی محمد، نیکتا و خاله طیبه اومدن از سوزه مامی دیدن کنن و شما رو هم ببینن اما شما ممنون الملاقات بودید و فقط سوزه مامی رو تونستن ببینن... شب رو مامانی پیش سوزه مامی موند و اینجوری بود که شما اولین روز تولدتون رو شب کردید...

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد