۲۸ دی ماه یعنی پایان هفته هشتم بارداری بعد از یه بحث مفصل توی مرکز و ضعیف شدن اعصابم شب راهی بیمارستان صارم شدم... نمیدونم جفت کدومتون پایین بود ولی حسابی زندگی منو و بابا رو تحت تاثیر قرار داد... خانم دکتر قلبتون رو چک کرد و بابا اولین بار بود که شما رو میدید و کلی براش جالب بودید...
به هر حال مامی وارد استراحت مطلق شد اونم وسط امتحانات پایان ترم... چهارشنبه امتحان پایان ترم اصطلاحات پزشکی داشتم و تو نوبت دکتر و سونوگرافی بود... به هرحال هماتومی تشکیل نشده و ضربان قلبتون منظمه...
امتحانات مامی تموم شد و مامی علاوه بر استعفا از کار در مرکز رانندگی و کار سنگین رو هم تعطیل کرد که شما رو بتونه حفظ کنه... برای روز شنبه ۳۰ بهمن هم وقت غربالگری اول در موسسه نسل امید ساعت ۷ و نیم صبح رزرو شد...
عاشقونه های مامی و بابا تازه شروع شد و بابا خیلی مواظب منو شماهاست...